فاطمه خلخالی استاد | شهرآرانیوز - بسیاری از مشهدیها در دو دهه اخیر، وقتی از سمت جنوبی دانشگاه فردوسی در بولوار پیروزی عبور میکردند، ساختمان بلندمرتبه نیمه سازی را میدیدند که طراحی زیبایی داشت، اما معلوم نبود قرار است چه کاربریای داشته باشد و چرا به حال خود رها شده است. این ساختمان که از ابتدا با نیت بزرگترین موزه علمی و فرهنگی خراسان کلنگ خورد، ایده مرحوم دکتر جمشید درویش بود.
طراحی ساختمان را هم محمدامین میرفندرسکی، معمار و طراح سرشناس موزه ایرانی، عهده دار شده بود. این پروژه که ساخت آن از سال ۷۸ آغاز شد، ۲ سال بعد، یعنی در سال ۸۰، درست زمانی که در ردیف طرحهای ملی قرار گرفت، به نقطه توقف خود رسید. سالها بر همین منوال گذشت و ساختمانی که فونداسیون آن کامل شده بود، خاک روی خاک خورد تا اینکه حدود ۲ سال پیش، دوباره از سرگرفته شد.
در واقع، چند ماه بعد از درگذشت دکتر درویش در سال ۹۶، یکی از مجموعه داران نیکوکار خراسانی به تکمیل این بنا اقدام کرد. اکنون در حالی که چیزی تا بهره برداری بنا باقی نمانده است، دانشجویان دانشکده علوم میگویند کاربری ساختمان تغییر کرده است و آنچه قرار است حاصل آید با هدف و آرمان دکتر درویش بسیار فاصله دارد. همین موضوع سبب شده است دانشجویان اظهار کنند شوق اتمام ساختمان، برای آنها جای خود را به نگرانی از بین رفتن آرمان دکتر درویش داده است. گزارش پیش رو با هدف روشن شدن این موضوع تهیه شده است.
جرقه احداث موزه
دکتر درویش که خودش استاد دانشگاه فردوسی بود، از سالها پیش طرحی نو درانداخته بود. او میخواست و آرزو داشت در دانشگاه مشهد موزه تاریخ طبیعی را راه بیندازد، مکانی که نه فقط محل بازدید عمومی باشد بلکه دانشجویان و محققان بتوانند در آنجا کار پژوهشی انجام دهند. برابر آنچه در کتاب «مجموعه مقالات دومین همایش موزههای علمی و تاریخ طبیعی ایران» (۱۳۸۸) آمده است، کمبود نمونههای جانوری و گیاهی و زمین شناسی مورد نیاز استادان که بر سطوح مختلف تحصیلی تأثیر گذاشته بود، سبب شد دکتر درویش در سال ۱۳۷۱ طرح موزه علمی فرهنگی خراسان را که آن زمان نامش موزه بزرگ خراسان بود، به معاونت پژوهشی دانشگاه پیشنهاد کند.
این طرح پس از تصویب هیئت رئیسه دانشگاه و واگذاری زمین آن در داخل پردیس دانشگاه و گذراندن مراحل اداری در شواری پژوهش و فناوری استان خراسان، در سال ۱۳۷۶ به تصویب نهایی رسید و در سال ۱۳۷۸ ساخت فاز اول آن تحت عنوان موزه تاریخ طبیعی در مساحت ۲ هزار هکتار، از محل اعتبارات استانی و ملی آغاز شد. در واقع، در خرداد سال ۱۳۷۸ موافقت نامه احداث موزه تاریخ طبیعی بین سازمان برنامه و بودجه و سازمان مسکن و شهرسازی خراسان و دانشگاه فردوسی مشهد به امضا رسید. بر این اساس، ساختمان موزه براساس نقشه اجرایی مهندسان مشاور شروع شد و قرار بود فاز اول آن در مدت ۲ سال به بهره برداری برسد. کار ساخت وساز تا سال ۸۰ ادامه یافت و پس از آن متوقف شد. از آن زمان تاکنون ۲۱ سال گذشته، عمر دکتر درویش به پایان رسیده، اما این پروژه تازه امسال گامهای آخر را برای رسیدن به مرحله بهره برداری برداشته است.
مجموعه نمایشی، دردی از علم دوا نمیکند
در سال ۸۱ رئیس آن زمان دانشگاه فردوسی، دکتر عبدالرضا باقری، نامهای به معاون امور فرهنگی آموزشی و پژوهشی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور نوشته است. در متن این نامه -که تصویر آن در اختیار ما قرار گرفته- آمده است که از ابتدای سال ۸۰ به استناد ماده ۷۸ قانون برنامه سوم، تأسیس موزهها از ردیفهای استانی جدا و در ردیف طرحهای ملی قرار گرفته است. اما با وجود مکاتبات و پیگیریهای مکرر دانشگاه، اعتباری برای پروژه موزه خراسان تخصیص داده نشده است. به همین دلیل، دانشگاه در نامه یادشده خواستار تخصیص اعتبار شده است.
شواهد میگوید این نامه نگاریها مؤثر نبوده و از سال ۸۰ دیگر خشتی بر خشتهای این ساختمان اضافه نشده است. موزه علمی فرهنگی خراسان قرار بوده است بخشها و قسمتهایی را به رشتههای مختلف باستان شناسی، گیاه شناسی، تاریخ طبیعی، انسان شناسی، علوم و فنون و هنر اختصاص دهد، گرچه دغدغه و تأکید دکتر درویش بیش از همه بر موزه تاریخ طبیعی بوده است، زیرا او عمری را بر سر پژوهش در رشته جانورشناسی صرف کرده بود و بیش از هر کسی میدانست جامعه علمی ایران به چه میزان میتواند از مزایای این موزه بهرهمند شود، موزهای که تنها کلکسیونی نمایشی نباشد بلکه ساختار استانداردی داشته باشد که زمینه پژوهش و تحقیق علمی روی نمونهها را فراهم آورد. حالا دانشجویان میگویند برای ساختمانی که تا بهره برداری اش چیزی نمانده، کاربری موزه تعریف نشده است.
گنجینه بیجا و مکان
موزه جانورشناسی دانشکده علوم اکنون یکی از غنیترین موزههای کشور از نظر تعداد و تنوع نمونه هاست، اما زیرساختهای استانداری ندارد. گرچه حتی در شرایط فعلی نیز، خیلی از محققان کشورهای همسایه علاقهمند هستند که ایران بیایند و از چنین مجموعهای دیدن کنند. در هر صورت، سال هاست خیال دانشجویان رشته جانورشناسی این دانشگاه از بابت نمونههای جانوریای که با مشقت و زحمت فراوان گردآوری شده، نگران است، نگران از بین رفتن تدریجی در محیطی نامناسب. آنها بسیاری از مواقع مجبور شده اند نمونهها را برای نگهداری به کشورهای دیگر بفرستند. نتیجه این میشود که وقتی دانشجوی ایرانی میخواهد همان نمونه را مطالعه کند، باید به یک کشور دیگر برود و بعد هم با گرفتن مجوز و حضور یک کارشناس دیگر آن را ببیند.
دکتر فائزه یزدانی مقدم، مسئول موزه جانورشناسی دانشکده علوم، در تکمیل اطلاعات موزه فعلی میگوید: «این موزه بخشی از مرکز پژوهشی جانورشناسی کاربردی است که از ۲ گروه پژوهشی جونده شناسی و نوآوریهای زیستی جانوری تشکیل شده است.»
عضو هیئت علمی گروه زیست شناسی تأکید میکند: «ما علاوه بر نمونه ها، بانک بافت و دی انای نیز داریم که هرکدام در آزمایشگاههای جداگانه نگهداری میشوند و در صورت وجود فضای مناسب، این نمونهها میتوانند به صورت منظم و در قالب پایگاه داده آنلاین ارائه شوند.»
به گفته این مدرس دانشگاه، نمونههای موجود در موزه از چند طریق به دست آمده است. بخش زیادی از این نمونهها تلفات حیات وحش هستند که اداره محیط زیست یا افرادی که از وجود موزه جانورشناسی اطلاع دارند آنها را تحویل میدهند تا پوست آرایی (تاکسیدرمی) شوند. او میگوید: «بخش زیادی از نمونه هایمان از این راه به دست آمده. تعدادی از نمونهها هم از باغ وحش آمده اند، مثل شیر آفریقایی یا نمونههای میمون موجود در موزه که در باغ وحش از بین رفته اند و جسدشان به دانشکده علوم منتقل شده است. بخش کمی از این نمونهها نیز به صورت هدفمند از طبیعت شکار شده اند که البته این موارد مربوط به گذشته و دست کم ۲۰ سال قبل بوده است. به گفته یزدانی مقدم بعضی نمونهها نیز از سرریز دیگر موزهها تهیه شده است. یعنی وقتی موزهها از یک نمونه چند تا دارند، با هم تبادل انجام میدهند.»
یزدانی مقدم با بیان اینکه دانشگاه فردوسی غنیترین و بزرگترین مجموعه از جوندگان کشور را داراست که طی حدود نیم قرن فراهم آمده اند، میگوید: «با حضور دکتر درویش و فعالیتهای پژوهشی متنوع و فعالیت شخصی ایشان طی دهههای اخیر، این دانشگاه به یکی از قطبهای جانورشناسی کشور تبدیل شده است.»
این گفتهها حکایت از وجود گنجینه مهمی در دانشگاه فردوسی دارد که باید هرچه زودتر فکری برای حفظ آن در محیطی مناسب و مساعد برداشته شود وگرنه این گنجینه که بخشی از تاریخ علمی کشور ماست ذره ذره از دست خواهد رفت.
عمر دراز موزه در، کوتاه و کوتاهتر میشود!
مرتضی منفرد، دانشجوی دکتری رشته جانورشناسی که ۱۵ سال است در همین حوزه فعالیت علمی دارد، از کاستیهای موزه جانورشناسی میگوید: «مهمترین مشکل ما کمبود شدید فضای فیزیکی و نبود ساختار استاندارد موزه است. برای نمونه، دمای موزه باید آن قدر سرد باشد که با لباس گرم واردش شوی، اما دمای اینجا مانند بقیه بخشهای دانشکده است و همین مسئله، به تدریج باعث تخریب و آفت زدن و خسارت به نمونهها میشود. این نمونهها قرار است صدها سال باقی بمانند، ولی با سیستم فعلی به دهها سال هم نمیرسند. با اینکه برای گردآوری چنین مجموعهای دهها میلیارد تومان پول و سالها زمان لازم است، ولی متأسفانه حفظ آن حتی برای برخی مسئولان دانشگاهی اهمیتی ندارد چه برسد به افراد غیردانشگاهی.»
منفرد در ادامه میگوید: «در موزه فعلی حتی ظروف شیشهای مناسب برای نگهداری نمونه هایمان نداریم. یک سال و نیم است درخواست خرید داده ایم، اما چون در تحریم هستیم، این ظروف پیدا نمیشود. الان بعضی از نمونههای ما در شیشههای مربا نگهداری میشوند که رویش عکس سیب و گلابی است!
من خودم از این موضوع رنج میبرم. ما اینجا از فرمالین و الکل برای نگهداری نمونهها استفاده میکنیم. الکل که با توجه شرایط کرونا پیدا نمیشود و گران است. فرمالین هم که ارزانتر است، سرطانزا و به شدت کشنده است. در کشورهای دیگر از محلولهای نمکی خاصی استفاده میکنند که سمی و مضر نیستند و خاصیت رنگ بری هم ندارند. الان برخی نمونههای موزه، تغییر رنگ داده اند و ما چارهای برایش نداریم. ما از دنیا عقب تریم و هیچ عزمی هم برای نزدیک شدن به استاندارد دنیا نداریم.»
به گفته دانشجویان، اگر موزه علمی و فرهنگی خراسان مطابق آنچه موردنظر مرحوم درویش بود شکل بگیرد، میتواند هم حافظ نمونههای فعلی موزه باشد، هم محیطی علمی برای استادان و دانشجویان فراهم آورد و هم دانشگاه فردوسی را به یک قطب گردشگری قوی تبدیل کند، به گونهای که نه تنها مردم عادی، بلکه پژوهشگران زیادی را از داخل و خارج از کشور جذب کند.
تاکنون عدهای از دانشجویان دانشکده علوم پیگیریهای متعددی را از مسئولان و رئیس دانشگاه انجام داده اند. قرار است یک طومار دانشجویی نیز تهیه، و به شکل جدی تری تقاضای خود را مبنی بر تحقق هدف دکتر درویش مطرح کنند. آنان با این مسئله که در ساختمان موزه، بخشهایی نیز برای سایر رشتههای دانشگاه تخصیص یابد مخالفتی ندارند. تقاضای آنها تأمین زیرساختهای لازم برای موزه جانورشناسی است. طبق گفته دانشجویان، مهندس آزاده آژیر، همسر دکتر درویش، نیز بارها پیگیر به سرانجام رسیدن پروژه موزه علمی و فرهنگی بوده است.
موزه علمی کجا، انباری اشیا کجا؟!
اینکه دانشجویان دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مجدانه خواستار رسیدگی به تقاضایشان هستند، به این دلیل است که از دید یک جانورشناس و زیست شناس موزه جایی برای تفریح کردن و لذت بردن صرف نیست، بلکه کاربردی شبیه به کتابخانه دارد و تک تک این نمونهها نیز همانند کتابهای ارزشمند این کتابخانه هستند. جانورشناسان و زیست شناسان بازدید از موزههای مختلف دنیا را در برنامه شان قرار میدهند. یعنی میروند نمونههایی دیگر را در سایر موزههای دنیا ببینند. منفرد میگوید: «با اینکه اینجا یکی از مجموعههای خوب کشور است، من به آن موزه نمیگویم. به آن مجموعه میگویم، چون فضا و ساختار موزهای ندارد. اینجا کلاسی است که موزه به آن اضافه شده است.»
مهدی حاتمی، دانشجوی ارشد رشته بیوسیستماتیک جانوری، هم از تغییر کاربری موزه علمی و فرهنگی ابراز نگرانی میکند. او میگوید: «آن طور که ما از زبان مسئولان دانشگاه شنیده ایم، در ساختمان جدید، به همه گروههای دانشگاه فضا میدهند تا لوازم خود را به آنجا منتقل کنند و برای نمایش بگذارند. یعنی در عمل، یک انبار برای لوازمی میشود که جایی برای نگهداری اش وجود ندارد. گویا قرار است مدیریت موزه به مدت ۱۰ سال برعهده آقای اسپهبدی، نیکوکار این ساختمان، باشد که مجموعه نفیسی هم از نقاشیهای خود و دیگر نقاشان ایرانی و خارجی دارد. مجموعه ایشان هم در بخشی از موزه به نمایش گذاشته میشود.»
او به نمایندگی از دانشجویان، بر ضرورت ایجاد موزه تاریخ طبیعی به همان شیوه هدف دکتر درویش تأکید میکند: «طرح و ساختمان موزه حاصل زحمات چندین ساله یک پژوهشگر زیست شناسی در موزههای تاریخ طبیعی دنیاست. دکتر درویش که به خارج از کشور زیاد رفت و آمد داشت، ساختمان موزه را با الهام از موزههای مختلف و مهم دنیا طراحی کرده بود.»
دانشگاه فردوسی میتواند ...
طی سالهای اخیر، بحثهای محیط زیستی بین مردم رواج زیادی پیدا کرده است. گروههای مردم نهاد فعالیتهایی در جهت حمایت از گونههای مختلف جانوری و گیاهی انجام میدهند. از آن طرف، اداره محیط زیست نیز کار حفاظتی خود را دنبال میکند. اما هیچ یک از اینها کارشان شناسایی گونههای جانوری و گیاهی نیست. این کاری علمی و دانشگاهی است که به دست زیست شناسان و جانوران شناسان انجام میشود. حاتمی میگوید: «برای انجام این پژوهشها به موزه نیاز داریم.
جایگاه بانک خزانه ژنتیکی در موزه هاست که در عمل در ایران وجود ندارد. ما درواقع داریم نمونه هایمان و تاریخ گذشته مان را دور میریزیم. در ایران خزانه ژنتیکی محدود به مجموعههای کوچیکی است که هر دانشجویی برای خودش و گاهی در منزل شخصی اش نگهداری میکند. در کشور ما سالانه حدود ۱۵ دکترای بیوسیستماتیک داریم که هیچ جایگاه و محیطی برای فعالیت علمی صحیح آنها وجود ندارد، نه در دانشگاه و نه در اداره محیط زیست و نه در جامعه پزشکی. درحالی که علم پزشکی ما به علم بیوسیستماتیک و مدیریت شهری مان به جانورشناس احتیاج دارد.»
حاتمی به نقش پررنگ موزههای تاریخ طبیعی در فرهنگ سازی بین مردم نیز تأکید میکند و میگوید: «موزهها در همه جای دنیا باعث رشد آگاهی و اطلاعات مردم نسبت به جانوران و محیط زیستشان شده اند. دانشگاه فردوسی مشهد میتواند به عنوان اولین جایی باشد که کاملترین موزه تاریخ طبیعی ایران را برپا میکند و با این کار، مکانی به وجود بیاورد تا نمونهها را از سراسر ایران جمع کند و روی آنها کار علمی منسجم انجام دهد.»
هنوز برای کاربری موزه تصمیم گیری نشده است؟!
برای اطلاع از چند و، چون وضعیت پروژه ساختمان موزه و کاربری آینده آن با معاون اداری و مالی دانشگاه فردوسی مشهد تماس گرفتیم. دکتر حسین انصاری با بیان اینکه این پروژه حدود ۱۵ سال متوقف بوده است گفت: «موزه علمی و فرهنگی دانشگاه، یک سازه بتونی رهاشده بود که هزینه زیادی مصرف کرده بود و مردم انتظار داشتند بعد از این همه سال به خروجی برسد. با پیگیریهایی که انجام دادیم، متوجه شدیم این پروژه ردیف اعتبار ملی ندارد. در همه این سالها دنبال این بودیم تا بودجهای برایش تأمین کنیم که موفق نشدیم. با سازمان میراث فرهنگی و سازمانهای مرتبط دیگر هم ارتباط گرفتیم، اما نتیجهای نگرفتیم.»
انصاری افزود: «در نهایت، یکی از خیران مشهدی که خودشان هم مجموعه دار تابلوهای نقاشی هستند از طرف شهرداری به ما معرفی شدند. ما جلسههای زیادی با دکتر اسپهبدی برگزار کردیم و پس از آن، در هیئت امنا موافقت شد ایشان بیایند ساختمان را کامل کنند و به بهره برداری برسانند. تا زمانی که خودشان در قید حیات هستند مدیریت موزه را در اختیار خواهند داشت. به هر حال، ایشان تصمیم بزرگی گرفتند و یک پروژه ملی را که سالها رها شده بود سروسامان دادند. البته این موزه یک شورای مدیریت نیز دارد که نماینده ریاست دانشگاه عضو آن شوراست. ضمن اینکه هیچ قرارداد انتقال مالکیتی به دکتر اسپهبدی وجود ندارد و همه چیز در اختیار دانشگاه و دولت است.»
معاون اداری و مالی دانشگاه فردوسی درباره شنیدههای حاکی از تغییر طرح دکتر درویش و درنتیجه تغییر کاربری ساختمان گفت: «هیچ تغییری در نقشه اولیهای که برای موزه طراحی شده بود داده نشده و بنا به شکل همان طرح اولیه ساخته شده است. در واقع، فرد نیکوکار پروژه فقط ساختمان را کامل کرده، ولی هنوز برای کاربری موزه تصمیم گیری نشده است. این پروژه بسیار کلان است و موزههای مختلفی را به صورت مجزا در بر میگیرد. اینکه چه قسمتهایی قرار است داخل موزه در نظر گرفته شود توسط شورای راهبری تعیین میشود. این شورا نیز بعد از بهره برداری ساختمان دراین باره تصمیم میگیرد. اگر دانشجویان تقاضایی دارند، باید منتقل کنند تا در آن شورا مطرح و درباره اش تصمیم گیری شود.»
به گفته انصاری، این پروژه قرار بوده است تا پایان امسال به بهره برداری برسد و اکنون، بیشتر کار ساخت و ساز آن انجام شده است.
به نظر میرسد باید منتظر بود و امید بست به تلاش دانشجویان و مطالبه رسانهها و همت مسئولان دانشگاه تا شاهد تحقق رؤیای دکتر جمشید درویش برای فراهم آمدن بزرگترین موزه تاریخ طبیعی خراسان و ایران باشیم.